سیمرغ

خودشناسی، انسان شناسی، ارتباط با خدا، عرفان، روانشناسی

سیمرغ

خودشناسی، انسان شناسی، ارتباط با خدا، عرفان، روانشناسی

مشخصات بلاگ
سیمرغ

هر ثانیه یک لحظه بی همتاست. دنبال لحظه های فوق العاده گشتن اتلاف وقت است

۶۸ مطلب با موضوع «تکنیک» ثبت شده است

داشتن تولرانس و درک و عفو دیگران


«تولرانس» به مفهوم، تحمل واقعه یا گفتار و رفتاری است که خلاف میل شماست و نشان دادن واکنش معقول و متناسب، به اضافه حلم و بردباری و عفو و مخصوصاً قبول و درک دیگران تؤام با تساهل.

 تولرانس را ما به این منظوربه همان فرانسه اش به کار می بریم و معادل فارسی آن را در نظر نمی گیریم چون فارسی آن معنی و مفهوم وسیع آن را نمی رساند. همان طور که می دانید، آدم ناخوش بخت، داىٔم در دلش رنجش های نابخشوده دارد و از خودش و دیگران ناراضی است. احساس اجحاف دارد و میل زدن و تنبیه و تلافی و انتقام جویی دارد. به همین دلایل نمی تواند تساهل داشته باشد و کسی را کاملاً ببخشد یا عفو کند. در حالی که خوشبختی انسان درست بسته به این است که در دلش چقدر قدرت عفو و درک دیگران وجود داشته باشد... به عبارت دیگر، خوشبختی درست بسته به مقداررضایتی است که انسان در طی روز از خودش دارد، به مقدار رضایتی که از دیگران در دلش احساس می کند.و به مقدار محبتی که نسبت به خود دارد و به مقدار محبتی که به دیگران احساس می کند... و ایجاد این احساس خوشبختی، با قبول انسان ها همان طوری که هستند نه آن طوری که ما می خواهیم باشند، مُیَسر می شود.

چرا داشتن تولرانس در زندگی لازم است؟

همه ما در زندگی روزانه مان، کم وبیش با موارد ومسایلی برخورد می کنیم که بر خلاف میل ماست.واکنش خود به خودی و طبیعی اکثر مردم معمولاً از اظهار نارضایتی شروع می شود.
 و در بعضی ها به ابراز خشم و پرخاش و بددهنی و نهایتاً عناد و میل انتقام جویی و تلافی می انجامد. و همان طور که می دانید با نشان دادن هر واکنش منفی و ابراز هر خشم یا پرخاش (چون هر عملی، انگیزه ای را که محرک آن عمل است تقویت می کند) نتیجتاً خشمگین تر شده و بیشتر پرخاش می کنیم. به این ترتیب جسم و روحمان آلوده به سمّ رنجش و عناد شده و بیشتر عصبانی می شویم.
 «هر فکری، افکار نزدیک به خود را می جوید و با خود رو می آورد». بنابراین هر فکر بد و ناجور، فکر بد و ناجوردیگری رابه دنبال می آورد، و به این طریق پس از مدتی، جز زشتی و پلیدی در اطراف خودتان نمی بینید، و جسماً و روحاً خسته شده، انرژیتان تحلیل می رود، روابط انسانی تان تخریب می شود و متأسفانه مستعد ابتلاء به امراض مختلف جسمی و روحی حاد و مخصوصاً امراض روان تنی می گردید.
تولرانس، یعنی تساهل در برخورد با وقایع و رفتار و گفتاری که خلاف میل شماست، و تحت تأثیر عکس العمل بد آن ها قرار نگرفتن (با درک و قبول آن ها همان طوری که هستند) و نشان دادن واکنش مناسب با موضوع، و مخصوصاً چاره اندیشی، بدون تحمل فشار. در حالی که اگر در ذهن شما«تولرانس» فقط به معنی تحمل شدید و توأم با فشار وقایع و واکنش های دیگران باشد، نه تنها احساس اجحاف در شما ایجاد می کند، بلکه تحمل توأم با سکوت و واپس زدن خشم و ناراحتی، می تواند علاوه بر ایجاد نفرت و کینه در روحیه، بر جسم شما نیز اثر گذارد. نکته ی مهمی که در اینجا تذکرش لازم است این است که عده ای از روانشناسان، به حق، معتقدند که علت اصلی بروز ناراحتی های روانی در نتیجه بدی روابط انسانی است. یعنی رابطه ی ما با خودمان و رابطه ی ما با دیگران.
با تمرین تولرانس، شما می توانید در مواجهه با یک واقعه واحد (که ممکن است در دیگری با واکنش خشم همراه باشد) خونسرد و آرام بمانید. یعنی به تدریج مغزتان فرمان متناسب و صحیحی را که با تمرین تولرانس به آن دادهاید، اجرا میکند. آدمی که عادت به تولرانس داشته باشد، آدمی است روحاً باوقار، دوست داشتنی،محبوب،با عفو، حلیم، مسلط برخود...وخوشبخت.
پس از همین امروز شروع کنید. وقایعی راکه درروز برخلاف میل تان بوده و توانسته اید (بدون احساس اجحاف) بر خود مسلط شده و با چاره جویی صحیح و با درک طرف، او را ببخشید یادداشت کنید، و با خواندن آن موارد و مخصوصاً با یادآوری احساس رضایت حاصل از آن، فوایدی را که از این تولرانس به دست آورده اید، مرور و در خود تحکیم کنید... آن وقت به تدریج می بینید که دقایق بیشتری از ساعات روز را به خوشی و لذت بردن از زندگی و دوست داشتن اطرا فیان تان خواهید گذراند.

ب.د
  • گروه سیمرغ

پنج قضاوت و واکنش متفاوت نسبت به رفتار خود

هیچ انسانی نیست که از خطا و اشتباه مصون و محفوظ باشد، منتها آنچه در این مورد اهمیت دارد، قضاوت و واکنشی است که او نسبت به رفتار(احیاناً) نادرست خود دارد، شما از کدامیک از گروه های پنجگانه زیر هستید و رفتار غالب شما در کدامیک از این گروه ها قرار می گیرد؟

1- افرادی که در رفتار و روابط و ارتباطات انسانی و اجتماعی خود، سعی در پرهیز از خطا و اشتباه دارند و به اصطلاح ،ادب را در آزار نرساندن به دیگران رعایت می کنند.


2- افرادیکه در صورت خطا و اشتباه، سعی در جبران یا حداقل عذرخواهی در مورد آن دارند و می کوشند از تکرار آنچه که دیگری را آزرده و موجب رنجش او شده خودداری کنند.


3- افرادی که رفتار و عملکرد خطا و اشتباه خود را درک میکنند، ولی غرور و خودخواهی مانع اقرار به آن می شود، و از این رو به نوعی درصدد انکار و نادیده گرفتن رفتارنادرست خود هستند، وبه اصطلاح به روی خودشان نمی آورند.


4- افرادی که سعی در توجیه خطا و اشتباه خود دارند و اصرار بر اینکه انجام آن رفتار، علیرغم نادرستی، در آن شرایط لازم یا اجتناب ناپذیر بوده است.


5- افرادی که رفتار نادرست و خطا و اشتباه خود را، رفتاری درست تلقی و از آن دفاع و حتی به آن افتخار می کنند! و عملاً با این روش، به بنیادهای اخلاقی جامعه خدشه وارد می سازند و به آن آسیب می زنند.


از آنجاییکه انسان ممکن الخطا و نه آنگونه که به غلط می گویند جایزالخطاست، و ما هم از این گرفتاری انسانی مصون ومحفوظ نیستیم، بیندیشیم که در رفتارهای غالب خود به کدامیک از روشهای بالا نزدیکتریم و اگر لازم است درصدد اصلاح آن برآییم.

ب.د

  • گروه سیمرغ

« خودشناسی عمیق »

مقدمه:

پنج شیوه گذشته، زمینه های مساعد رشد روانی انسان را فراهم می سازد و او را آماده می کند تا با شناخت آفت های روانی و رفع آن ها، به خودشناسی عمیق تری که دراین بخش از آن صحبت می کنیم، بپردازد. در این مرحله شخص آماده می شود تا علاوه بر اصلاح خُلقیات و روحیات خود، و نزدیک شدن به معیارهای شخصیت سالم، به یاری دیگر نیازمندان نیز بپردازد و برای کمک به سایرین و بهبود بهداشت روانی جامعه، قدم های مؤثری بردارد.

1- عصبیت چیست؟

نابهنجاری های روانی به معنای روانشناسی آن عبارت است از عدم تعادل در گفتار، رفتار، پندار و احساس شخص. این نابهنجاری های عاطفی و احساسی، در اولین جایی که اثر می گذارد، بر روی سلسله اعصاب است.
در مورد مشخصه های رفتارها و خواسته های عصبی، تقریباً همه روانشناسان مُتفق القولند که آنها 1- اجباری و اَمّاره و بی اختیار بوده، به حُکم نیرویی غیر از میل اصیل شخص صورت می گیرد.2- نامتناسب و غیرمنطقی هستند.3- سیری ناپذیرند، یعنی تحقق آن ها به جای ایجاد رضایت و آرامش، موجب تشدید حالت و خواسته عصبی در شخص می گردد.

2- شخصیت سالم از دید ما 

  • گروه سیمرغ

« نوآموختگی »

(قسمت دوم)

6- موانع نوآموختگی

با شناخت موانعی که بر سر راه تمرین های نوآموختگی وجود دارد و رفع آن ها، شما قادر خواهید شد از این راه میان بُر خودکاوی در تغییر و اصلاح واکنش های بدعادتی خود به نحو شایسته ای استفاده نمایید.

الف: باور نداشتن قلبی و صمیمانه «موردی» که می خواهید تغییر دهید:

مثلاً اگر باور و اعتقاد شما تنبیه و انتقام جویی باشد، نیروی عناد و انتقام از درون شما را وادار به عنادورزی و انتقام جویی می کند و ملایمت و مهربانی جایگزین نمی شود.

ب: تشتت افکار:

هجوم افکار مختلف به مغز باعث عدم تمرکز فکر می شود.

پ: شروع تمرین، از مهمترین و مشکلترین موارد:

  • گروه سیمرغ
راه تقویت اراده در مقابل سختی ها...

8- اعتماد به نفس: خود باوری نیز عامل مهم تقویت اراده است. اگر انسان استعداد و قابلیت های خویش را بشناسد و باور کند که توان انجام خیلی از چیزها را دارد در تصمیم گیری خویش دچار مشکل نمی شود.

9- بهره گیری از سرگذشت انسان های با اراده: خواندن سر گذشت انسان های با اراده عامل تعیین کننده ای در تقویت اراده است. خواندن زندگی نامه انسان های با اراده موجب می شود که آدمی در برابر عواملی که موجب ضعف اراده می شود مقاومت نموده و عامل تقویت اراده را تجربه کند مثلا یکی از عوامل موفقیت «پشتکار» است. علامه امینی (ره) صاحب کتاب ارزشمند الغدیر جهت تدوین این کتاب به کشور های مختلف سفر کرد. یکی از سفر های وی به هند حدود شش ماه طول کشید. پس از بازگشت از هند پرسیدند: هوای هندوستان چطور بود؟ وی پس از اندکی تفکر پاسخ داد: به دلیل این که همواره سرگرم مطالعه بودم نفهمیدم هوای آن جا در این مدت چگونه بود! مفسر کبیر قرآن علامه طباطبایی نمونه ای از افراد با اراده و مصمم است. او در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدرشان را از دست می دهند و راه معاش ایشان و برادرشان از کودکی منحصر به زمین زراعتی در قریه شادآباد تبریز بوده است. علامه طباطبایی به علت تنگدستی ناچار می شود از نجف اشرف به ایران مراجعت نمایند و ده سال در همان قریه به کشاورزی اشتغال ورزند. با این وصف ایشان با تلاش پیگیر توانست تفسیری به رشته تحریر درآورد که به جامعیت آن تفسیری یافت نمی شود. در کتاب "رمز پیروزی مردان بزرگ" از آیت الله جعفر سبحانی و "سیمای فرزانگان "از رضا مختاری داستان های زیادی از بزرگان نقل شده است.
  • گروه سیمرغ
راه تقویت اراده در مقابل سختی ها و مشکلات زندگی 
ودر برخورد با گناهان چیست؟

 

در تقویت اراده عوامل متعددی تأثیر گزار هستند که باید رعایت شده وبا عواملی که موجب ضعف اراده می شود مبارزه گردد:

 1- اصل مقاومت: اولین اصلی که باید رعایت شود، اصل مقاومت است که روان شناسان از آن به عنوان « اصل تسلیم ناپذیری » یاد می کنند. معنای مقاومت آن است که انسان در برابر شکست ها و ناکامی ها ایستادگی کند؛ زیرا برخی از شکست ها زمینه پیروزی های بزرگ را فراهم می کند. یکی از نویسندگان می نویسد: هرگاه برایتان مسىٔله ای پیش آید که به نظر بسیار مشکل، نا اُمید کننده و غیر قابل حل می رسد، آنچه شما را تا حصول پیروزی یاری خواهد کرد، اصل "تسلیم ناپذیری " است.

 2- اُمید داشتن: دومین اصلی که نقش بنیادی در تقویت اراده دارد، امیدواری است. انسان باید در زندگی با اُمید زندگی نماید. یأس و نا اُمیدی انسان را از رسیدن به هدف باز داشته و روند زندگی را دچار مشکل می کند. آن دسته از بزرگان که قَُله های موفقیت را کسب نمودند، اُمید به زندگی داشتند. از سوی دیگر برخی که در زندگی موفق نبودند، معمولاً نا اُمید بوده و یأس درزندگی آن ها بوده است. فیلس سیمولک می نویسد: به کار بردن و نگارش کلمات منفی، ویرانگر و مخرّب است. این کلمات قفل هایی هستند که بر درهای ورودیِ هر راه حلی زده می شود تا ما را برای شکستآماده کند. برعکس کلمه "آری" هیجان می آورد و تحرک می بخشد.

 3- مبارزه با عادت ناپسند: یکی از عوامل مهم تقویت اراده، مبارزه با عادت های بد و ناپسند است. از این رو باید سعی شود با هواهای نفسانی (که انسان را به اعمال ناپسند می کشاند) مبارزه شده و از عادات ناپسند جلوگیری گردد.

ویلیام جیمز روان شناس معروف می گوید:« یک نَه گفتن به عادت بد موجب می شود شخص برای مدتی تجدید قوا کند وبدین وسیله ضعف اراده خود را به تدریج برطرف سازد».

 4- تلقین به داشتن اراده قوی: یکی از عوامل مهم تقویت اراده، تلقین کردن است. انسان باید این گونه باور داشته باشد که من می توانم بر مشکلات پیروز شوم. من می توانم در امتحان موفق شوم. من اراده قوی و پولادین دارم. و این گونه به خود تلقین کنیم.

 5- داشتن هدف روشن: متأسفانه آن عدّه که دچار ضعف اراده می شوند واز فعالیت های موفقیت آمیز دست بر می دارند، آنانی هستند که هدف معیّن و تعریف شده ندارند. اینان فعالیت های خویش را نیمه کاره رها می کنند. برای تقویت اراده باید اهداف معیّن داشت.

 6- تمرین تمرکز حواس: تمرین تمرکز حواس یکی از راه های تقویت اراده است. برای تمرکز حواس باید نظم و انضباط را در همه اُمور زندگی ایجاد کرده و با برنامه ریزی فعالیت های خویش را پیش برد.

7- انجام وظایف الهی: یکی از عوامل مهم تقویت اراده، انجام وظایف الهی و حاضر دانستن خداوند در همه صحنه های زندگی است. رعایت مقررات الهی و دوری از گناه اراده را تقویت می کند. کسی که روزه می گیرد، با تمام هوس ها و رذایل اخلاقی مبارزه می کند. کسی که به عبادت خداوند می پردازد، آرامش روانی پیدا میکند. آرامش روانی مؤثرترین عامل تقویت اراده است. یکی از بزرگان می گوید:« خداوند بزرگترین گنج آرامش من است. من دیگر شتاب نخواهم کرد. او به من فرمان داده است که گاهی بایستم و آرام باشم...».

این مطلب ادامه دارد..

ب.د



  • گروه سیمرغ

عادت ها را از منفی به مثبت تغییر دهیم


کلمه ها عقاید شکل گرفته و افکار بیان شده هستند به عبارت ساده آنچه می گویی فکری است که بیان می شود. کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی و امورمان شکل می دهند. اگر یک کارگر بی سواد بتواند اصطلاحی را در دنیا شایع کند؛  پس من و تو، ما و شما به طور حتم می توانیم استفاده از کلمه ها و اصطلاح های مثبت  را در سطح کل ایران گسترش داده و انرژی مثبت بین همه پخش کنیم.


امروزه ثابت شده که کلمات منفی نیروی منفی به سمت شخص می فرستند و او را به سمت منفی و بیماری سوق می دهند! به طور مثال وقتی به ما می گویند خسته نباشید در اصل خستگی را به یادمان می آورند و ناخودآگاه احساس خستگی می کنیم (با خودتان امتحان کنید) اما اگر به جای آن عبارت مثبت استفاده شود نه تنها نیروی از دست رفته، ترمیم و خستگی جسم را از بین می برد بلکه نیروی مثبت و سازنده ای را به افراد هدیه می دهیم.


عبارات جایگزین:


به جای پدرم در آمد؛ بگوییم: خیلی راحت نبود.

به جای خسته نباشید؛ بگوییم: خدا قوّت.

به جای دستت درد نکنه؛ بگوییم: ممنون از محبت شما، سلامت باشی.

به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم: از این که وقت خودتان را در اختیار من گذاشتید متشکرم.

به جای لعنت بر پدر کسی که اینجا آشغال بریزد؛ بگوییم: رحمت بر پدر کسی که اینجا آشغال نریزد.

به جای گرفتارم؛ بگوییم: در فرصت مناسب با شما خواهم بود.

به جای دروغ نگو؛ بگوییم: راست می گی؟ راستی؟

به جای خدا بد نده؛ بگوییم: خدا سلامتی بده.

به جای قابل نداره؛ بگوییم: هدیه برای شما.

به جای شکست خورده؛ بگوییم: با تجربه.

به جای مگه مشکل داری؛ بگوییم: مگه مسىٔله ای داری.

به جای فقیر هستم؛ بگوییم: ثروت کمی دارم.

به جای بد نیستم؛ بگوییم: خوب هستم.

به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم: مناسب من نیست.

به جای مشکل دارم؛ بگوییم: مسىٔله دارم.

به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم: چندان هم راحت نبود.

به جای فراموش نکنی؛ بگوییم: یادت باشه.

به جای داد نزن؛ بگوییم: آرام باش.

به جای من مریض و غمگین نیستم؛ بگوییم: من سالم و با نشاط هستم.

به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم: شما را در شادی ها ببینم.

به جای مُرده است؛ بگوییم: دنیاشو عوض کرده.


به جای چقدر شکسته شدی!

به جای چرا اینقدر موهات رو سفید کردی!

به جای چقدر پیر شدی!


!اگر حرف مثبتی نداریم بزنیم، بهتر است سکوت پیشه کنیم!


ب.د



بر گرفته از بلاگ سیمرغ عشق

  • گروه سیمرغ

« نوآموختگی »

( قسمت اول)

1- نوآموختگی چیست؟

تىٔوری بسیارمهم و جالبی که اولین بار توسط دانشمند روسی « ایوان پاولوف » بر سر زبان ها افتاد تىٔوری «شرطی شدن» است. بعدها دکتر هرنل هارت پس از مدت ها بررسی و فهمیدن این که در چه حالتی این شرطی شدن به سهولت در انسان انجام می گیرد، تىٔوری ای ساخت که آن را « اتوکاندیشنینگ » یعنی خودشرطی کردن یا نوآموختگی نامید.

نوآموختگی یا اتوکاندیشنینگ، یعنی شرطی کردن خود به رفتار یا گفتار یا پنداری که مورد نظر ماست.

2- تعریف نوآموختگی

وقتی دو محرک، دو احساس را توأماً تحریک کند و این تحریک مکرر شود، نتیجه اش این می شود که اگر یکی از دو محرک حذف گردد، محرک دوم کار محرک حذف شده را انجام می دهد. مثال: اگر دیدن یارعزیزی، شما را شاد کند، و توأم با دیدن او، بوی عطر خوشی از او به مشام شما برسد، و این موضوع چندین بار تکرار گردد، بوی آن عطر را در هر جای دیگر هم استشمام کنید، حالت شادی و وجدی متناسب خاطره و مهری که به آن یار عزیز دارید، در شما ایجاد می گردد.

  • گروه سیمرغ

مدیریت زمان


شما چه قدر برای وقتتان ارزش قاىٔلید؟ تابه حال چقدر برای وقتتان برنامه ریزی کرده اید؟ تا چه حد به اهدافتان دست یافته اید؟ 

« یکی از این روزها هیچ یک از این روزها نیست. امروز روزی است که باید کاری بزرگ را آغاز کنیم. چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید.»

شخصیت زمانی شما کدام است؟

هریک از ما یک شخصیت زمانی خاص داریم که در ابتدا باید شخصیت زمانی خود را بشناسیم. بعضی ها دقیقه نودی هستند، یعنی زندگی در بحران. بعضی ها بسیار صبورند و گذر زمان را اصلاً شناسلیی نمی کنند. بعضی ها برعکس عجول هستند و عده ای دوست دارند عمیق شده و در موقعیت های مختلف تجربه کسب کنند و... .عده ای بیشتر در زمان گذشته زندگی می کنند و عده ای درست برعکس در آینده زندگی می کنند. عده ای نیز بیشتر در زمان حال هستند. پس ابتدا خود را بشناسید و بدانید که چه شخصیت زمانی ای دارید، چرا که برنامه ریزی برای هر یک ازآنها متفاوت است.

زمان پدیده ای سه بُعدی است.

زمان سه بُعد دارد: بُعد اول حرکت است.زمان به طرف جلوست واصلاً در اختیار ما نیست و نمی توانیم جلوی آن را بگیریم. بُعدی از زمان که در اختیار ما نیست طول زمان نامیده می شود.
اما ما عرض زمان را هم داریم، عرض زمان یعنی اینکه من می توانم کاری  نیز انجام دهم . مثلاً از نقطه A به نقطه B بروم و با خود یک کتاب هم میبرم، دیگری چند کتاب وشاید همراه کتاب وسایل دیگری هم میبرد.پس افراد می توانند عرض زمان خود را گسترش دهند.بُعد سوم این است که ما دنبال چه نتیجه ای هستیم ،که به نقطه وحدت برسیم. پس این هم می شود عمق زمان و بُعد سوم. پس یک محصول تابع طول زمان، عرض زمان و عمق زمان در راستای یک هدف است و اینجاست که عرض زمان و عمق زمان ارزش پیدا می کنند چون در اختیارماست. بیاییم از این پس روی عرض زمان کا کنیم ولی هدفمند و دایم. وقتی کاری انجام می دهید از خودتان سؤال کنید دیگر چه؟ عرض زمان تابع آگاهی و توانمندی افراد است و همه ما که این را می دانیم می توانیم به عمق زمان مان تسلط داشته باشیم.

آیا زمان به طور یکسان در اختیار همه است؟

اگر زمان را سه بُعدی ببینیم خیر. مهمترین آدم ها که عرض و عمق زمانشان تغییر می کند در آگاهی آنهاست. میزان آگاهی افراد است که باعث می شود پکیج های زمانی یکسانی نداشته باشند.
کلام آخر اینکه اقدام کنید. بسیاری از موقعیت های شما در آینده از چگونگی برنامه ریزی اکنونتان رقم می خورد.


ب.د

  • گروه سیمرغ

« برنامه ساعتی روزانه »

1- برنامه ساعتی چیست؟

نوع انسان در طول حیات خود، همواره با محدودیت غیر قابل اجتناب از نظر «عامل زمان» روبرو بوده است. عقل و منطق به او حکم می کند که در این مورد به کیفیت عامل محدود، غیر قابل تجدید و بدون بازگشت «زمان» بیندیشید و چگونگی استفاده از آن را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد، به طوری که در هر لحظه بداند بهترین کاربرد وقت او چیست؟

2- فلسفه برنامه ساعتی:

اگرنظم و ساعت مخصوصی در دفتر برنامه روزانه خود برای هریک از کارها تعیین نکنید، چه بسا اُمورمهم و حیاتی، فدای کارهای بی اهمیت شده و موجب خسارات زیاد مادی و معنوی خواهد گردید.

3- فواید برنامه ساعتی:

بدون هیچ گونه شک و تردید، پس ازمدتی تمرین برنامه ساعتی، خودتان به خوبی درخواهید یافت که چطور قسمت اعظم تشویش ها و اضطراب ها، دودلی ها، خستگی ها، تنبلی ها، و عناد به خود ها در شما تقلیل یافته و نیروی خلاقه و کارآیی و اعتماد به نفس و رضایت از خود در شما تقویت شده است.
  • گروه سیمرغ