داشتن تولرانس و درک و عفو دیگران
«تولرانس» به مفهوم، تحمل واقعه یا گفتار و رفتاری است که خلاف میل شماست و نشان دادن واکنش معقول و متناسب، به اضافه حلم و بردباری و عفو و مخصوصاً قبول و درک دیگران تؤام با تساهل.
تولرانس را ما به این منظوربه همان فرانسه اش به کار می بریم و معادل فارسی آن را در نظر نمی گیریم چون فارسی آن معنی و مفهوم وسیع آن را نمی رساند. همان طور که می دانید، آدم ناخوش بخت، داىٔم در دلش رنجش های نابخشوده دارد و از خودش و دیگران ناراضی است. احساس اجحاف دارد و میل زدن و تنبیه و تلافی و انتقام جویی دارد. به همین دلایل نمی تواند تساهل داشته باشد و کسی را کاملاً ببخشد یا عفو کند. در حالی که خوشبختی انسان درست بسته به این است که در دلش چقدر قدرت عفو و درک دیگران وجود داشته باشد... به عبارت دیگر، خوشبختی درست بسته به مقداررضایتی است که انسان در طی روز از خودش دارد، به مقدار رضایتی که از دیگران در دلش احساس می کند.و به مقدار محبتی که نسبت به خود دارد و به مقدار محبتی که به دیگران احساس می کند... و ایجاد این احساس خوشبختی، با قبول انسان ها همان طوری که هستند نه آن طوری که ما می خواهیم باشند، مُیَسر می شود.
چرا داشتن تولرانس در زندگی لازم است؟
همه ما در زندگی روزانه مان، کم وبیش با موارد ومسایلی برخورد می کنیم که بر خلاف میل ماست.واکنش خود به خودی و طبیعی اکثر مردم معمولاً از اظهار نارضایتی شروع می شود.
و در بعضی ها به ابراز خشم و پرخاش و بددهنی و نهایتاً عناد و میل انتقام جویی و تلافی می انجامد. و همان طور که می دانید با نشان دادن هر واکنش منفی و ابراز هر خشم یا پرخاش (چون هر عملی، انگیزه ای را که محرک آن عمل است تقویت می کند) نتیجتاً خشمگین تر شده و بیشتر پرخاش می کنیم. به این ترتیب جسم و روحمان آلوده به سمّ رنجش و عناد شده و بیشتر عصبانی می شویم.
«هر فکری، افکار نزدیک به خود را می جوید و با خود رو می آورد». بنابراین هر فکر بد و ناجور، فکر بد و ناجوردیگری رابه دنبال می آورد، و به این طریق پس از مدتی، جز زشتی و پلیدی در اطراف خودتان نمی بینید، و جسماً و روحاً خسته شده، انرژیتان تحلیل می رود، روابط انسانی تان تخریب می شود و متأسفانه مستعد ابتلاء به امراض مختلف جسمی و روحی حاد و مخصوصاً امراض روان تنی می گردید.
تولرانس، یعنی تساهل در برخورد با وقایع و رفتار و گفتاری که خلاف میل شماست، و تحت تأثیر عکس العمل بد آن ها قرار نگرفتن (با درک و قبول آن ها همان طوری که هستند) و نشان دادن واکنش مناسب با موضوع، و مخصوصاً چاره اندیشی، بدون تحمل فشار. در حالی که اگر در ذهن شما«تولرانس» فقط به معنی تحمل شدید و توأم با فشار وقایع و واکنش های دیگران باشد، نه تنها احساس اجحاف در شما ایجاد می کند، بلکه تحمل توأم با سکوت و واپس زدن خشم و ناراحتی، می تواند علاوه بر ایجاد نفرت و کینه در روحیه، بر جسم شما نیز اثر گذارد. نکته ی مهمی که در اینجا تذکرش لازم است این است که عده ای از روانشناسان، به حق، معتقدند که علت اصلی بروز ناراحتی های روانی در نتیجه بدی روابط انسانی است. یعنی رابطه ی ما با خودمان و رابطه ی ما با دیگران.
با تمرین تولرانس، شما می توانید در مواجهه با یک واقعه واحد (که ممکن است در دیگری با واکنش خشم همراه باشد) خونسرد و آرام بمانید. یعنی به تدریج مغزتان فرمان متناسب و صحیحی را که با تمرین تولرانس به آن دادهاید، اجرا میکند. آدمی که عادت به تولرانس داشته باشد، آدمی است روحاً باوقار، دوست داشتنی،محبوب،با عفو، حلیم، مسلط برخود...وخوشبخت.
پس از همین امروز شروع کنید. وقایعی راکه درروز برخلاف میل تان بوده و توانسته اید (بدون احساس اجحاف) بر خود مسلط شده و با چاره جویی صحیح و با درک طرف، او را ببخشید یادداشت کنید، و با خواندن آن موارد و مخصوصاً با یادآوری احساس رضایت حاصل از آن، فوایدی را که از این تولرانس به دست آورده اید، مرور و در خود تحکیم کنید... آن وقت به تدریج می بینید که دقایق بیشتری از ساعات روز را به خوشی و لذت بردن از زندگی و دوست داشتن اطرا فیان تان خواهید گذراند.
ب.د