سیمرغ

خودشناسی، انسان شناسی، ارتباط با خدا، عرفان، روانشناسی

سیمرغ

خودشناسی، انسان شناسی، ارتباط با خدا، عرفان، روانشناسی

مشخصات بلاگ
سیمرغ

هر ثانیه یک لحظه بی همتاست. دنبال لحظه های فوق العاده گشتن اتلاف وقت است

۳۱ مطلب با موضوع «تکنیک :: مکمل» ثبت شده است


سوالهای خالی کننده ممنوع !!!!



تا به حال شده است که با یک پرسش نامربوط از دهان یک آشنای دور و یا حتی نزدیک .... آنقدر غمگین شوی که نتوانی تا چند دقیقه خودت را جمع و جور کنی .... 

راستی چرا مردم از هم این همه سئوال می پرسند....

  • گروه سیمرغ

رنجش زدایی (جمع بندی  از صحبت های دکتر بابایی زاد)


  • رنجش در یک رابطه حاصل ناکامی است. ناکامی از براورده شدن انتظار ما در اون رابطه. اولین رنجشی که همه ما تجربه کردیم در رابطه با مادر و جانشینان روانی او و در دوران نوزادی رخ داده، زمانی که به عنوان نوزاد نیازهای بی پایانی داشتیم و مادر از عهده تامین همه اونها برنمیومد. در هر حال تجربه رنجش یک تجربه ناگزیره. چه در کودکی وچه در بزرگسالی.


  • با توجه به تعریف، از اونجا که انتظار من در یک رابطه پاسخ داده نشده و یا من انتظار شخص مقابل رو نتونستم براورده کنم برای ایجاد رابطه موثر، ما نیاز داریم که دنیای پدیدار شناسی همدیگه رو درک کنیم و طی مراحلی به ارتباط موثر با هم دست پیدا کنیم تا نهایتا به صمیمیت برسیم.
  • گروه سیمرغ

امپاتی چیست؟


امپاتی به معنی خود را به جای دیگران قرار دادن است. مادری فرزندش را به تفریح می برد. او خیلی خوشحال است اما کودک زار زار گریه می کند. مادر ابتدا دلیل گریه کودک را نمی فهمد اما وقتی خود را جای کودک می گذارد و از دید کودک به جهان می نگرد تازه متوجه می شود کودک فقط پاهای آدمها را می بیند ، و دراین شلوغی چیز دیگری نمی بیند. از این پایین دنیا خیلی خسته کننده است ...

هرچه توانایی امپاتی در شما افزایش پیدا کند ، ارتباطهای صمیمانه تری با دیگران خواهید داشت. روانشناسان معتقدند که امپاتی می تواند تا حد زیادی مشکلات خانوادگی را که عموما از عدم درک متقابل ناشی می شود ، حل و فصل کند. 

اگر پدر و یا مادر هستید خودتان را جای فرزندتان بگذارید . آیا چنین والدینی را دوست دارید؟

خودتان را جای همسر ، معلم ، شاگرد ، فروشنده ، خریدار ، ... بگذارید . آیا طرف مقابلتان را دوست دارید؟

توانایی امپاتی را در خود تمرین کنید و افزایش دهید.


 از کتاب  صمیمیت ، تاثیرگذاری و نفوذ در 10 دقیقه  

مولف:   م.حورایی  

  • گروه سیمرغ

یک روش قدیمی تر برای بیان جملات تاکیدی وجود دارد و آن تکرار این کلمات ده تا بیست بار پشت سرهم و با صدای بلند است. این کار را می توانید در حمام زیر دوش آب یا جلوی آینه یا در حال رانندگی تا محل کار انجام دهید.

می توانید هر جمله را دو یا سه بار با دست خط معمولی خود روی کاغذ بنویسید.

یکی از خوبی های عبارات تاکیدی این است که سریع و قابل انعطاف است و یا قدرت کمکتان

می کند جهان را به شکل جدیدی تجربه کنید.


جلوی آینه بایستید و بگویید تو را دوست دارم و درست همین طور که هستی قبولت دارم.


این جمله تاکیدی بسیار خوبی برای شروع است هر وقت به تنهایی مشغول رانندگی هستید با صدای بلند یا در سکوت، وقتی احساس می کنید دلتان می خواهد از خودتان انتقاد کنید، تکرار نمایید. انسان نمی تواند در یک لحظه به دو چیز فکر کند، پس جملات مثبت را جایگزین عبارات منفی در مورد خودتان کنید. تکرار مجددانه جملات تاکیدی مثبت می تواند افکار و احساسات منفی را کاملاً خنثی کند. حتی در صورتی که منفی بودن سابقه چندین ساله داشته باشد.


جملات تاکیدی ویژه خودتان و شرایط تان بسازید. جملاتی که احساس می کنید کاملاً مناسب خودتان هستند بیشترین تاثیر را دارند. با ساختن جملات تاکیدی ناخودآگاهتان را برای کنار گذاشتن رفتار قدیمی و در پیش گرفتن شیوه های جدید سالم، پرنشاط و مناسب در زندگی پرورش دهید.


آنها را امتحان کنید و لذت ببرید از همین حالا…………..

  • گروه سیمرغ

پرسیدن سؤالات تلخ ممنوع

تا به حال شده است که با یک پرسش نا مربوط از دهان یک آشنای دورو یا حتی نزدیک .... انقدر غمگین شوی که نتوانی تا چند دقیقه خودت را جمع و جور کنی ....

راستی چرا مردم از هم این همه سئوال می پرسند....


چرا مثلا می پرسند :روی صورتت جوش در آورده ای؟...

چرا این همه لاغر شده ای؟

رنگت چرا این همه پریده ؟؟؟


اینها سئوال های تلخ  خالی کننده ای هستند.....

و بدتر از این ها اینکه بپرسی

  • گروه سیمرغ

دکتر هلاکویی


عزیزم :از " ترین" پرهیز کن ، چرا که خوشبختی جایی هست که خودت را با کسی مقایسه نکنی.

حتی نخواه خوشبخت ترین باشی .

بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن.

همین.


یادمان هست که از وقتی به دنبال پسوند "ترین" رفتیم، خوشبختی از ما گریخت. از 19/75 لذت نبردیم چون یکی 20 شده بود.


از رانندگی با پراید و ... لذت نبردیم چون ماشین های مدل بالاتری در خیابان ، در حال خود نمایی بود.


از بودن کنار عشقمان لذت نبردیم چون مدرک تحصیلی و پول توی جیب او ، کمتر از بسیاری دیگر بود.

همچنین ، از خانه مان ، از شغلمان ، از درآمدمان ، از خانواده و دوستانمان و....


می خواهم بگویم تحت تاثیر آموزه های غلط ، بسیاری از ما فقط به " بهترین ، بیشترین و بالاترین " چسبیدیم ، در نتیجه تبدیل به انسان هایی افسرده و همیشه نالان شدیم.

گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش میکنیم...

گاهی آرامش داریم, خودمون خرابش میکنیم,

گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم...

گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم...

گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامه اش میدیم...

گاهی میشه ادامه داد اما با اشتیاق انصراف میدیم...

گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه میدیم.... و

گاهی.... گاهی.... گاهی...

تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدونیم یا نمیخوایم بدونیم...

کاش بیشتر مراقب خودمون, تصمیماتمون و گاهی... گاهی های زندگیمون باشیم... کاش یادمون نره.... که فقط :

یک بار زنده ایم و زندگی میکنیم....

برای خودت یک دایره اعتماد درست کن ...


آنهایی که مهم هستند را بگذار درون دایره، کم اهمیت ترها را روی خط

 و باقی را بیرون از این دایره فرضی تصور کن

هر وقت کسی حرفی به تو زد که خاطرت رنجید ببین کجای دایره ات هستند؟؟ 

جزو افراد مهمند یا نه فقط هستند 

آیا براستی ارزش دارد از کسانی که برایمان اهمیتی ندارند برنجیم !؟

چرا بگذاریم آدمهای کم اهمیت زندگیمان ، ما را نارحت کنند حتی برای ثانیه ای!؟

 یادمان باشد وقتی دیگران بدانند که نمیتوانند ناراحتتان کنند، دیگر تلاشی هم برای ناراحت کردن شما نمی کنند


این راز آرامش هست دوست خوبم

  • گروه سیمرغ

💎 ما پنج «من» داریم که با یکی از آنها زندگی می کنیم:


1. آنچه واقعا «من» است (من ِ واقعی)


2. آنچه من گمان می کنم من هستم (منی که خود من خیال می کند وجود دارد، تصور من از خود)


3. آنچه دیگران گمان می کنند من هستم (تصور دیگران از من)


4. آنچه گمان می کنم دیگران در مورد من گمان می کنند (تصوری که من از تصور دیگران راجع به خود دارم)


5. و آنچه دیگران گمان می کنند من در مورد خود گمان می کنم (تصوری که دیگران از تصور من راجع به خود دارند).


✨ در واقع، با یکی از این «من» ها زندگی می کنیم، اما آن چهار من دیگر را باید تعطیل کنیم و تنها به تصوری که خود از خود داریم توجه کنیم. دایماً دنبال چاق و چله کردن تصوری که دیگران از ما دارند، هستیم و آن را به قیمت نحیف و لاغر کردن تصوری که از خود داریم ، چاق می کنیم.


(مصطفی ملکیان، مقاله «زندگی اصیل»، در رهگذار باد و نگهبان لاله، تهران، نشرنگاه معاصر، چاپ نخست، 1394، ج1، ص 446)

  • گروه سیمرغ

رژیم تفکر و رفتار


دوستی گفت من رژیم دارم . گفتم :  شما وزن متعادلی دارید . نیاز به رژیم نیست !؟ او گفت : رژیم تغذیه نیست رژیم تفکر و رفتار است . در این رژیم اجتناب می کنم از :  

۱- افکار منفی  ۲-آدمهای منفی  ۳-کسانی که لبخند را از من می گیرند.  ۴-آنهایی که باعث میشوند سایه غم و حسرت بر نگاهم چیره شود .  ۵-آنها که باعث می شوند اعتماد به نفسم را از دست بدهم .  ۶- آنهایی که چوب لای چرخ زندگیم می گذارند . او گفت : اگر یک ماه این رژیم را رعایت کنم ؛ سه کیلو از بیماریهای تفکر و رفتارم کم میشود و سه کیلو کیفیت زندگیم بالا میرود ....امتحان کنید بنظر من هم رژیم خوبی است

  • گروه سیمرغ

دعوا کن . . .

ولی با کاغذت . . .

اگر از کسی ناراحتی یک مداد و کاغذ بردار هر چه خواستی به او بگویی روی کاغذ بنویس ،

خواستی هم داد بکشی تنها سایز کلماتت را بزرگ کن نه صدایت را . . .

" آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن آن وقت خودت قضاوت کن "

حالا میتوانى تمام خشم نوشته هایت را با پاک کن عزیزت پاک کنى دلى را هم نشکانده اى ، وجدانت را نیازرده اى ، خرجش همان مداد و پاک کن بود نه بغض و پشیمانی . . .


* گاهی میتوان از کوره خشم پخته تر بیرون آمد. *

  • گروه سیمرغ

اغلب ما " سواد رابطه "نداریم ....

اما این سواد رابطه یعنی چه ؟


1) انتخاب خوب بلد نیستیم !!!

 اغلب کسی را برای هم زیستی انتخاب میکنیم که مشخصه های مورد علاقه مارا ندارد، یا بسیار کم است . 

اما تحت تاثیر حس های لحظه ای ، اختلالات هورمونی ، تعابیر غلط ، جوزدگی و... انتخاب میکنیم...

 بعداز مدتی ، آن حس لحظه ای که از بین رفت ، شروع میکنیم به یکی توی سر خودمان زدن و یکی توی سر آن بیچاره !!

" انتخاب خوب" یعنی برگزیدن کسی که بیشترین شباهت را با ما دارد و بیشترین قدرت درک را از شرایطمان و متقابلا ، بیشترین شباهت و بیشترین درک را میتوانیم نسبت به او داشته باشیم . 

وشباهت ، البته به معنای یکسانی نیست .


۲) فقدان مطلق شناخت از خود !!!


اکثریت مطلق ما ، از آنچه هستیم و دوست داریم باشیم ، شناختی نداریم .

 دمدمی مزاج و بسیار تندخو و تغییر ناپذیریم، اما تلاشی نمی‌کنیم برای آنکه بدانیم واقعا که هستیم!!! 

از علائق خود ، از خواسته ها و نیازها ، واز آنچه دریک رابطه طلب می کنیم ، شناختی نداریم . 

این فقدان شناخت در نهایت سبب میشود در هیچ رابطه ای دوام نیاوریم ، زیرا تعریفی از حس خوشبختی نداریم . 


۳) بحران عدم تعادل !!!

 بلد نیستیم آهسته و پیوسته دوست بداریم . 

درابتدای رابطه آنچنان تند می‌رانیم که نفسمان بند میاید . 

تمام انرژی خود را درهمان روزها و هفته های اول رابطه خرج میکنیم، توقع طرف مقابل را بالا میبریم بعداز مدتی باتریمان که خالی شد ، شروع میکنیم به بهانه گیری و تلاش برای فرار و ... 

" تعادل داشتن در رابطه " یعنی دوست داشتن خود را با ریتمی ملایم اما ماندگار افزایش دهیم ، ونیز ، نیازمان به دوست داشته شدن را به تدریج به آن که دوستش داریم نشان بدهیم . 

نه خفه اش کنیم ونه وادارش کنیم خفه مان کند . 


۴) قدرت تحلیل نداریم !!!

 اتفاقات ناگهانی ، جزئی تفکیک ناپذیر از رابطه اند .

 مثلا ممکن است در میانه های یک رابطه عاطفی بفهمیم مردی یا زنی که دوستش داریم، عادتی یا اخلاقی دارد که برای ما تحملش سخت است . 

آیا تحلیل میکنیم ؟

 به بررسی جزییات می پردازیم؟ 

راهکارهای مختلف را ، با حضور و اطلاع خودش ، بررسی می کنیم ؟؟ 

البته که نه ... چرا که واکنش لحظه‌ای و آنی و سلبی از خود نشان می دهیم . 

توانایی تحلیل ، دستاورد پختگی است و تا زمانی که ما درآغاز هر رابطه ای برای خودمان چنان وانمود میکنیم که انگار اولین تجربه عاطفی ماست، این بازی ذهنی غلط بر ما غلبه می‌کند و اجازه نمی دهد که تحلیل و درک درست ، مانع از بروز تنشها و درنهایت جدایی میشود. 


۵) بلد نیستیم بفهمیم دنیای آدمها باهم فرق دارد !!! توقع داریم کسی که با ماست خود ما باشد . 

حتی حاضر نیستیم به نیازها، خواسته ها و علائق او توجه کنیم . 

غرور خودمان را بسیار دوست داریم ، اما توقع داریم او غرور و خواسته و نیاز نداشته باشد . 

و درکش سخت است برای ما که بفهمیم او دنیایی دارد که خودش ساخته ، وآن را صرفا با ما به اشتراک گذاشته ؛ نه که بخواهد براساس خواسته ی ما ، دنیای تازه ای بسازد . 

***** بلد نیستیم کنار هم باشیم !!!!!******


6) وچه خوب است که وقتی از نظر : روحی ، جسمی ، مالی ، خانوادگی و غیره شرایط متعادل نداریم ، از شروع کردن رابطه عاطفی بپرهیزیم . 

که این عدم تعادل ، تنها آسیب پذیری خودمان را بیشتر می کند و خوب تر آنکه ، همیشه یادمان باشد که : قالب آدمها شبیه هم نیست و جای خالی کسی را نمی شود با بودن کسی دیگر پر کرد ......

  • گروه سیمرغ