سیمرغ

خودشناسی، انسان شناسی، ارتباط با خدا، عرفان، روانشناسی

سیمرغ

خودشناسی، انسان شناسی، ارتباط با خدا، عرفان، روانشناسی

مشخصات بلاگ
سیمرغ

هر ثانیه یک لحظه بی همتاست. دنبال لحظه های فوق العاده گشتن اتلاف وقت است

« برنامه ساعتی روزانه »

1- برنامه ساعتی چیست؟

نوع انسان در طول حیات خود، همواره با محدودیت غیر قابل اجتناب از نظر «عامل زمان» روبرو بوده است. عقل و منطق به او حکم می کند که در این مورد به کیفیت عامل محدود، غیر قابل تجدید و بدون بازگشت «زمان» بیندیشید و چگونگی استفاده از آن را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد، به طوری که در هر لحظه بداند بهترین کاربرد وقت او چیست؟

2- فلسفه برنامه ساعتی:

اگرنظم و ساعت مخصوصی در دفتر برنامه روزانه خود برای هریک از کارها تعیین نکنید، چه بسا اُمورمهم و حیاتی، فدای کارهای بی اهمیت شده و موجب خسارات زیاد مادی و معنوی خواهد گردید.

3- فواید برنامه ساعتی:

بدون هیچ گونه شک و تردید، پس ازمدتی تمرین برنامه ساعتی، خودتان به خوبی درخواهید یافت که چطور قسمت اعظم تشویش ها و اضطراب ها، دودلی ها، خستگی ها، تنبلی ها، و عناد به خود ها در شما تقلیل یافته و نیروی خلاقه و کارآیی و اعتماد به نفس و رضایت از خود در شما تقویت شده است.
  • گروه سیمرغ

حکایت مار و زنبور


روزی بین یک مار و یک زنبور مکالمه ای صورت گرفت. زنبور ادعا کرد زهر من کشنده تر از زهر توست ولی چون هیکل من کوچکتراست، آدم ها باورشان نمی شود که زهر من می میراند و چون مُردن را به خودشان القا نمی کنند، زهر من تأثیرواقعی اش را نمی کند و این ترس مردم از هیکل توست که مردم را می کشد و نه زهر تو.
بالاخره قراربر این شد برای اثبات ادعای زنبور، برنامه ای ترتیب دهند. قرارشد هردو بروند در کُلون - قفل قدیمی - درِباغی کمین کنند تا وقتی که باغبان آمد و انگشت خود را داخل کُلون کرد که در را باز کند، روز اول مار انگشت باغبان را نیش بزند وزنبور بیرون بپرد و روزدوم کار را بر عکس کنند. همین کار را انجام دادند.
در روز اول باغبان احساس کرد چیزی دستش را گزید. دستش را بیرون آورد و دید زنبوری پر زد و رفت. یک کمی مقاومت کرد و دستش را مکید و رفت دنبال کارش. پیش خود گفت: زنبور بود و چیزی نیست. 
روز بعد زنبور نیش زد و مار خودش را از سوراخ قفل نشان داد. باغبان فریاد زد وای! مار دستم را نیش زد وبیهوش شد.

ب.د

  • گروه سیمرغ

نگهداری صحیح از یار مهربان 

چند راهکار ساده برای محافظت از کتاب و کتابخانه:

هر چند وقت یکبار طبقه های کتابخانه را گردگیری کنید .بهتر است گرد و خاک کتابها را با برس یا جارو برقی بگیرید.

هنگام چیدن کتاب ها نباید آن ها را فشار بدهید، بهتر است هوا تا حدودی بتواند داخل آنها نفوذ کند، تا از رطوبت مخرب برای کتابها جلوگیری شود.

اگر جلد چرمی کتاب کثیف شد، اسفنجی را در آب خیس کنید و خوب فشار دهید با این اسفنج جلد کتاب را پاک کنید و پس از خشک شدن، کرم مخصوص تغذیه چرم به آن بزنید و با پارچه تمیز آن را براق کنید.

در صورتی که صفحات کتاب شما در اثر استفاده زیاد و سایر عوامل چروک شده است، روی صفحه کتاب یک ورق کاغذ خشک کن بگذارید و اتوی داغ بزنید تا صاف شود.

برای اصلاح صفحات پاره کتاب، اگر کتاب معمولی است، از نوار چسب استفاده کنید. اما اگر کتاب نفیس است، نواری از کاغذ ابریشم ببرید و به آن چسب بزنید و پارگی را با آن بگیرید و پس از خشک شدن،به وسیله تیغ صورت تراشی اضافی کاغذ ابریشمی را ببرید.

اگر آب روی کتاب شما ریخت،یک قطعه کاغذ خشک کن زیر صفحه و یک قطعه کاغذ خشک کن روی آن قرار دهید.اتوی داغ را روی خشک کن قرار دهید تا خشک شود، اگر صفحات دیگر هم خیس بود به همین ترتیب عمل کنید.  


گردآورنده:کتایون داناییان

ب.د.

  • گروه سیمرغ


  • گروه سیمرغ

رنجش زدایی


 1- رنجش زدایی چیست؟

 اگر آلودگی ها و گرد و غبار ناشی از رنجش ها و گله های روزهای قبل را با شیوه سهلی از جان خود بزداییم، حتماً  احساس تروتازگی و رفاه و خوشی خواهیم کرد که در سازگاری ما با اطرافیان، با محیط، و از همه مهم تر در سازگاری  ما با شخص خودمان، تأثیر به سزا و روزافزونی خواهد داشت. این عمل سهل و ساده و شفابخش به « رنجش زدایی » یا «حمام روح » موسوم است.
  • گروه سیمرغ

  • گروه سیمرغ

دوستان عزیز به5 اصطلاح غلط که بکار میرود دقت کنید:

1-خدا بد نده!

این کلام اهانت به پروردگار است . زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده:هیچ خوبی به شما نمی رسد مگر از ناحیه ی خدا وهیچ بدی به شما نمیرسد مگر از ناحیه ی خود شما(وبخاطر اعمال خودمان است).

2-جوان ناکام!

این اصطلاح عامیانه برای جوانهایی که قبل از ازدواج از دنیا میروند به کار میرود در حالی که ازدواج کام حقیقی یک انسان نیست که اگر ازدواج نکرد به او بگویند : ناکام بلکه کام حقیقی انسان رسیدن به مقام بندگی خداست واستفاده ی خوب کردن از عمر وفرصتی که خدا به او داده است .

3-عیسی به دین خود موسی به دین خود!

این جمله معنای صحیحی ندارد زیرا بین پیا مبران خدا کوچکترین اختلافی نبوده وهمه ی آنها عقیده ی یکسان داشتند.

4-ولش کردی به امان خدا!

این حرف کفر آمیز است زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان بسپارد که غمی نیست بهتر است به جای این کلام گفته شود: ولش کردی به حال خودش!

5-انسان جایز الخطاست!

این حرف نیز غلط است زیرا انسان برای خطا آزاد نیست.بهتر است بگوییم انسان ممکن الخطاست.


ب.د.

 

  • گروه سیمرغ




رنجش

 

 روزی سقراط حکیم مردی را دیدکه خیلی ناراحت ومتاثربود.

علت ناراحتی اش را پرسید. پاسخ داد:در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم.جواب نداد و با بی اعتنایی وخودخواهی گذشت ورفت.

ومن از این طرز رفتار اوخیلی رنجیدم...

سقراط گفت:چرا رنجیدی؟

مرد با تعجب گفت:خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.

سقراط پرسید:اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده واز دردو بیماری به خود می پیچد آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟

مرد گفت :مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.

 سقراط پرسید:به جای دلخوری چه احساسی می یافتی وچه می کردی؟ 

 مرد جواب داد:احساس دلسوزی وشفقت وسعی می کردم طبیب یا دارویی  به او برسانم.

سقراط گفت:همه این کارهارا به خاطر آن می کردی که اورا بیمار می دانستی آیاانسان تنها جسمش بیمار می شود؟و آیاکسی که رفتارش نادرست است روانش بیمار نیست؟اگر کسی فکر وروانش سالم باشدهرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟

بیماری فکری و روان نامش غفلت است و بایدبه جای دلخوری ورنجش نسبت به کسی که بدی می کندو غافل است دل سوزاندو کمک کرد وبه اوطبیب روح وداروی جان رساند.پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیرو آرامش خودرا هرگز از دست مده

بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است.

 

ب.د.

 

 

 

 

 

 

 

  • گروه سیمرغ

حکایتی از هزارویک شب، شب سی وسوم



زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با ریش های بلند جلوی در دید به آن ها گفت : من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید،بفرمایید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.

آنها پرسیدند:آیا همسرتان در منزل است؟ 

زن پاسخ داد:نه، برای کاری بیرون از منزل رفته است.

عصر وقتی همسر زن به خانه آمد، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.شوهرش به او گفت:برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمایید داخل.

زن بیرون رفت وآنها را به خانه دعوت کرد.
آنها گفتند:ما با هم داخل خانه نمی شویم. 
زن با تعجب پرسید:چرا؟!
یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت: نام او ثروت است وبه پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت: نام او موفقیت است و نام من عشق است .حال انتخاب کن که کدام یک از ما وارد خانه شود.!
زن داخل شد و ماجرا را برای همسرش تعریف کرد. همسرش گفت: چه خوب ثروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود. ولی زن گفت: چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟!
عروس خانواده که سخنان آنها را می شنید پیشنهاد کرد عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق شود. مرد و زن موافقت کردند و زن بیرون رفت و گفت: کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست. 
عشق بلند شد، ثروت و موفقیت هم بلند شدند و به دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید: شما چرا می آیید؟! 
پیرمردها گفتند: اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند، اما چون عشق را گفتید، عشق هرجا که باشد ثروت و موفقیت هم هست.

گردآورنده: اکرم صادقی 

ب.د.

  • گروه سیمرغ

فوائد حُسن جویی

1- چقدر قادری دوست بداری و چقدر قادری کاری کنی که دوستت داشته باشند؟

2- چقدر خلاقیت مفید داری و چه اندازه قادری که دیگران را به خلاقیت مفید ترغیب کنی؟

3- چقدر توانایی و شوق آموختن داری و چقدر برای دیگران آموزنده ای؟

4- چقدر قادری زیبایی ها و نیکی ها را ببینی و چقدر قادری نیکی و زیبایی بیافرینی؟

5- انسان نیازمند یاری انسان های دیگر است و حسن جویی مهر دیگران را نسبت به ما زیاد می کند و حسن همکاری آن ها را بر می انگیزد.

6- حسن جویی انسان را محبوب تر می کند و انسان حسن جو به نظر دیگران دوست داشتنی تر است.

7- عمل کردن به حسن جویی عادت به عیب جویی از دیگران که در بعضی از افراد راسخ شده از بین برده و جایگزین آن می شود و آدم عیب جو را که همه کس از او فراریست به موجودی عزیز تبدیل می کند.

8- خوش بینیی به خود و دیگران بیشتر شده و بد بینی که باعث افزایش عناد به خود است کم می شود.

9- اعتماد به نفس فرد بالا رفته و شادتر و امیدوار تر می شود.

10- حسن جویی اختیاری عامل مهمی است برای تمرین تمرکز و تقویت نیروی تمرکز.

11- عادت به حسن جویی از انسان یک موجود شاکر می سازد.

12- حسن جویی از ابتلا کسانی که زمینه پارانوید دارند به این بیماری جلوگیری می کند.

13- حسن جویی دامنه دوستی ها را وسیع تر می کند و در حالی که عیب جویی دشمنی ها را زیاد تر می کند.

14- آدم حسن جو از سلامت روان بالاتری بر خوردار است.

15- آدم حسن جو با محیط خود سازگار تر است.

16-هم از دیگران حسن جویی کرده وهم حسن گویی را تمرین کنید.

17- همانطور که غرغر و نق نق مسری است وقتی که ما حسن جویی می کنیم این رفتار نیز به دیگران سرایت می کند و باعث بازگشت سلامتی به اجتماعات می شود.

اگر می خواهید خوش بخت شوید، رابطه تان با خودتان و با انسان های اطرافتان و کارتان بهتر شود ، آنقدر تکنیک حُسن جویی را تمرین کنید تا خوی و عادت شما شود.

در حُسن های خود مان، نزدیکانمان و دوستانمان. حسن های محیط کارمان تمرکز کرده وآنها را لیست و مرور کنیم.


ب.د.
  • گروه سیمرغ